هم‌قافیه با باران

۱۰۲ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

بر فرض از دلیل و از اثبات بگذریم
قرآن تویی چگونه از آیات بگذریم؟

روشن ترین دلیل همین اشک جاری است
گیرم که از متون و عبارات بگذریم

ما را نبود تاب تماشا، عجیب نیست
از صفحه های مقتل اگر مات بگذریم

تفصیل بند بند مصیبت نمیکنیم
انگشترت... ، ز شرح اشارات بگذریم

یک خط برای روضه ی گودال کافی است:
زینب چه دید وقت ملاقات؟ بگذریم

ما تیغ غیرتیم که از هرچه بگذریم
از انتقام خون تو هیهات بگذریم

‌سید محمد مهدی شفیعی

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۶ ، ۱۳:۰۶
هم قافیه با باران

رودِ تنهاییِ من تا ابدیت جاری است
رودِ تنهاییِ من ماضیِ استمراری است

زندگی مثل همین قصّه ی تنهایی من
اختیاری است که در ذاتِ خودش اِجباری است

دل که دل نیست، بلوری ست که از فرطِ غبار
مثل یک ظرفِ عتیقه تَهِ یک انباری است!

موشها ذهنِ مرا، روحِ مرا می کاوند!
چند وقتی ست میانِ تنِ من حفّاری است

درّه ها حاصلِ زخمی ست که از تنهایی
بر تنِ کوه فرود آمده، زخمش کاری است

گاه گِردِ سرِمن کُلّ ِ جهان می گردد
قصّه ی مبهمِ دیوانگی ام اَدواری است

غیر تنهایی بی واژه و گسترده ی من
هر چه در چشمِ جهان هست همه تکراری است…

****
گاه گاهی دلِ خود را به دلِ من بِسپار!
رودِ تنهاییِ من تا ابدیت جاری است…..

 یدالله گودرزی

۰ نظر ۰۶ مهر ۹۶ ، ۰۷:۲۷
هم قافیه با باران
هم قافیه با باران