هم‌قافیه با باران

۲ مطلب با موضوع «شاعران :: یاحا کاشانی ـ میرفواد میرشاه ولد» ثبت شده است

هرکه مثل تو به پروانه شباهت دارد!
پایبندیش به افسانه شباهت دارد!

این منِ مانده به جا از غم عشق آشفته
بیش از پیش به دیوانه شباهت دارد

بغض تا خِرخِره ام پر شده و دنبالِ
آنچه هستم که به یک شانه شباهت دارد!

ریخت آوار جدایی سر من٬ بعد از تو
خانه ٬انگار به ویرانه شباهت دارد

شهر بی تو شده شیرازِ شراب آلوده
مسجدش نیز به میخانه شباهت دارد!

نشد از صید شدن تجربه ای کسب کنم
دامَت انقدر که به دانه شباهت دارد!

هر که از من پی تو خواست نشانی گفتم
آشنایی که به بیگانه شباهت دارد...

میرفواد میرشاه ولد
۰ نظر ۱۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۱۵
هم قافیه با باران

بهم گفتن گلتُ آب برده، کسى از جاىِ اون خبر نداره
دیگه باید بشینى تا یه روزى، که دریا پرپرش رو پس بیاره

حالا میگن تورو با دسته بسته، تورو زنده زنده خاک کردن
نمیدونى که مادر چى کشیدم، منو با این خبر هلاک کردن

بگو اون لحظه که پراتُ بستن، چرا مادر منو صدا نکردى
تویى که قصد برنگشتن نداشتى، تو که پشت سرتُ نگا نکردى

بگو تا داغِ تازم تازه تر شه، بهت لحظه آخر آب دادن؟
آخه مادر براىِ تو بمیره، که اینجورى تو رو عذاب دادن

برا عکسات رو پام لالایى خوندم، شباى بى کسى و بى قرارى
کى جرأت کرده دستاتُ ببنده؟ بمیرم تو مگه مادر ندارى؟

بهم برخورده مادر، بغض دارم، قسم خوردم دیگه دریا نمیرم
قسم خوردم گلم مثلِ خودِ تو، منم با دستاىِ بسته بمیرم

پُره حرفم پُره دردم عزیزم، ولى آغوش من امنِ هنوزم
بذار دستاتُ وا کنم عزیزم، تو آغوشِ تو راحت تر بسوزم

یاحا کاشانی
 

 
۰ نظر ۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۳
هم قافیه با باران
هم قافیه با باران