هم‌قافیه با باران

اندر وطن کسی که ندارد وطن منم

سه شنبه, ۲ آبان ۱۳۹۶، ۰۹:۵۴ ب.ظ

اندر وطن کسی که ندارد وطن منم
آن‌کس که هیچ‌کس نشود مثل من منم

اندر لحد کسی که بدرّد کفن به تن
از بهر آن وطن که نشد آنِ من منم

آن‌کاو به زندگیش معیشَت ز خون دل
وز بعد مرگ خویش ندارد کفن منم

آن کشور خراب کزو روحْ در عذاب
وآن مملکت که جان ز وی اندر محن منم

آن‌کس که عیشگاه جم و کیقباد و کی
از بهر او شده است چو بیت‌الحزن منم

آن‌کس که در قمار در این دور روزگار
بدنقشی‌اش ببُرد سوی باختن منم

آن‌کس که در میانۀ مردم به سوء خلق
بدخلقی‌اش کشید سوی ‌سوءظن منم

آن‌کس که همچو مور به لغزنده‌ طاسِ فکر
از دست حسّ خویش بود در لگن منم

آن مرد با تعصب و غیرت که زندگی
کرده ست در فشار ز درد وطن، منم

عارف قسم به می، تو بمیری، به ذات عشق
این‌ها که گفته‌ام، تو ببین مرگ من، منم؟

عارف قزوینی

۹۶/۰۸/۰۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران