هم‌قافیه با باران

ای دیده من جمال خود اندر جمال تو

شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۴۰ ق.ظ

ای دیده من جمال خود اندر جمال تو
آیینه گشته‌ام همه بهر خیال تو

و این طرفه‌تر که چشم نخسپد ز شوق تو
گرمابه رفته هر سحری از وصال تو

خاتون خاطرم که بزاید به هر دمی
آبستن است لیک ز نور جلال تو

آبستن است نه مهه کی باشدش قرار
او را خبر کجاست ز رنج و ملال تو

ای عشق اگر بجوشد خونم به غیر تو
بادا به بی‌مرادی خونم حلال تو

سر تا قدم ز عشق مرا شد زبان حال
افغان به عرش برده و پرسان ز حال تو

گر از عدم هزار جهان نو شود دگر
بر صفحه جمال تو باشد چو خال تو

از بس که غرقه‌ام چو مگس در حلاوتت
پروا نباشدم به نظر در خصال تو

در پیش شمس خسرو تبریز ای فلک
می‌باش در سجود که این شد کمال تو

مولانا

۹۶/۰۲/۲۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران