هم‌قافیه با باران

جز تو در آیینه اش مویی پریشانی نکرد

جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۶:۲۲ ب.ظ
جز تو در آیینه اش مویی پریشانی نکرد
آنکه رو گرداند و اظهار پشیمانی نکرد

نیست قومی را پس از این لایق پیغمبری
هر که در پیش تو اسماعیل قربانی نکرد

آنچه چشمان تو با شعر معاصر می کند
ویس با دیوان فخرالدین گرگانی نکرد

با دلم زخم زبان های تو کاری کمتر از
خنجر افغانی و چاقوی زنجانی نکرد

آه بنیامین دل از این نا برادر ها ببر
یوسفت را جز حسد در چاه زندانی نکرد

آنچه را یک عمر می دیدیم خوشبختی نبود
زندگی چیزی به ما جز مرگ ارزانی نکرد

بی تو دیگر هد هدی حتی چنین بلقیس را
باز هم شایسته ی تخت سلیمانی نکرد

گاه کاخ آرزوهای مرا در هم شکست
آنچه چشمان تو با من کرد ویرانی نکرد .

بنیامین دیلم کتولی
۹۵/۰۲/۱۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۲)

آنچه چشمان تو با شعر معاصر می کند ویس با دیوان فخرالدین گرگانی نکرد ....به به بهتر ازین نمیشه...درودها🌹
خیلی لذت بردم واقعا دلنشین بود؛درود بر شاعر و درود بر شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران