هم‌قافیه با باران

در نامه ی اخیرت نوشته ای:
"من با تو جنگ را باختم"
از تو میپرسم دوست من
کجا جنگیده ای که آن را ببازی؟
جنگیدنت به شیوه ی دون کیشوت بوده..
روی تختخوابت دراز کشیده ای
به آسیاب ها حمله کرده ای
و با هوا ستیز کرده ای...
حتی یک تار مو
از گیسوانت بر زمین نیفتاده...
و قطره ای خون
بر پیراهن سفیدت نچکیده است...
*
از کدام جنگ حرف می زنی؟
تو حتی در یک جنگ پا به میدان نگذاشته ای...
با مردی واقعی
 بازوانش را لمس نکرده ای
سینه اش را نبوییده ای
خود را در عرق تنش نشسته ای
برای خودت
مردانی کاغذی اختراع کرده ای
سلحشورانی کاغذی
و اسبانی کاغذی
آنگاه روی کاغذ
دل داده ای
و روی کاغذ عشق ورزیده ای
*
دون کیشوت کوچک من
از خواب بیدار شو
صورتت را بشوی
و لیوان شیر صبحگاهی ات را بنوش..
یک روز خواهی فهمید
همه ی مردانی که عاشق شان بوده ای
کاغذی بوده اند

نزار قبانی

۹۵/۰۹/۱۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران