هم‌قافیه با باران

دلش شکست ولی برنیامد آوازش

يكشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۷، ۰۹:۱۸ ب.ظ

دلش شکست ولی برنیامد آوازش
درید دست کسی پرده پرده از سازش

صدای چند گلوله، همین و دیگر هیچ!
شکوه ناب ترین شعر هاست ایجازش

رگان ملتهبش رازدار عاشوراست
ببین که بر در و دیوار فاش شد رازش

اگر پرنده به مفهوم بال پی ببرد
جسارتی نکند بندها به پروازش

وگرکه قفل جسوری به بال او دل بست
کلیدهای بناگاه می کند بازش
***
سرود سربی شلیک ها تمام شدند
و چشم ها همه ماندند محو آغازش

آرش شفاعی

۹۷/۰۱/۰۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران