هم‌قافیه با باران

رویای رود باش ، غزل در مَصَب بریز!

دوشنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۷:۰۸ ب.ظ

رویای رود باش ، غزل در مَصَب بریز!

شط الشراب باش به شط العرب بریز –

- تا شور پارسایی ات اروند سازدش ،

دُر دَری درون خلیج ادب بریز !

کج کج نگاه کن به من و جرعه جرعه می

از تُنگ چشمهات بر این تشنه لب بریز

اصلا بیا و فرض بکن قرن هشتم است !

یکسان به جام رند ومن و محتسب بریز !

لیلی تر از لیالی پیشین حلول کن

در من برقص و در رگ و خون و عصب بریز

عیسای من ! حواری ات از دست رفته است

یک کاسه لطف باش ، به پای طلب بریز !

آتش بگیر ! باد شو و خاک کن مرا

آب از... سَرَم ...چه یک وجب و صد وجب ! ...بریز !!

خرما پزان عشق و جنون باش و بی امان

بوسه به بوسه در دهن من رطب بریز

بگشای بند موی خودت را و ناگهان

بر روی صبح ِبالش من ، عطر ِشب بریز ...


سیامک بهرام پرور

۹۴/۰۶/۰۹
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

زیبا بود ..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران