هم‌قافیه با باران

سلام دادم و این عاشقانه شکل گرفت

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۹ ب.ظ

سلام دادم و این عاشقانه شکل گرفت
قرار تازه ی گل روی شانه شکل گرفت

نشسته بودم و دلتنگ گریه کردن که
حسین گفتی‌و دیدم بهانه شکل گرفت

حسین گفتی و دل سمت کربلا پر زد
درون ذهن‌منِ‌خسته خانه شکل گرفت

شبیه مردم دنیا شدم شبیه همه
محرم آمد و چندین نشانه شکل گرفت

لباس مشکی و این اشک ها و لطمه زدن
شراره در دل و بر لب ترانه شکل گرفت

حسین گفتم و تسبیح صبح و ظهر و غروب
میان روضه ی او دانه دانه شکل گرفت
 
حسین گفت شبی دختر سه ساله‌ی او
کبودی اثر تازیانه شکل گرفت

برای دلخوشی مادری پریشان بود
اگر مجالس سوگ زنانه شکل گرفت

سید ابوالفضل مبارز

۹۵/۰۷/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران