هم‌قافیه با باران

سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی

چهارشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۷ ب.ظ

سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی

که گفته کشتی نوحی؟ تو مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی

چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! می گفتم اشتباه گرفتی

من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی

بگو چرا نشوم آب که دست یخ زده ام را
دویدی و نرسیده به خیمه گاه گرفتی

چنان تبسم گرمی نشانده ای به لبانت
که از دل نگرانم مجال آه گرفتی

رسید زخم سرم تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این صورت سیاه گرفتی

قاسم صرافان

۹۵/۰۷/۱۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران