هم‌قافیه با باران

ماه من غصه چرا؟ آسمان را بنگر

پنجشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۲۰ ق.ظ
ماه من غصه چرا؟
آسمان را بنگر
که هنوز
بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست، گرم...و آبی و پر از مهر به ما می خندد
یا زمینی را که
دلش از سردی شبهای خزان
نه شکست و نه گرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و
نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار
دشتی از یاس سپید
زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز
پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا؟؟
تو مرا داری و من هر شب و روز
آرزویم همه خوشبختی توست
ماه من
 دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن
کار آنهایی نیست
 که خدا را دارند
ماه من
 غم و اندوه اگر هم روزی
مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات
از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا
چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود
که خدا هست خدا هست هنوز
او همانیست که در تارترین لحظه شب
راه نورانی امید نشانم می داد
او همانیست که هر لحظه دلش میخواهد
همه زندگی ام
غرق شادی باشد
ماه من...
غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی
بودن اندوه است
اینهمه غصه و غم
 اینهمه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه
میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین، ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند
سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند
که خدا هست
خدا هست
خدا هست هنوز

قیصر امین پور
۹۴/۱۲/۰۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران