هم‌قافیه با باران

ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست

پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۲ ب.ظ

ما عاشقیم و خوشتر از این کار، کار نیست

یعنی به کارهای دگر اعتبار نیست


دانی بهشت چیست که داریم انتظار؟

جز ماهتاب و باده و آغوش یار نیست


فصل بهار، فصل جنون است و این سه ماه

هر کس که مست نیست یقین هوشیار نیست


سنجیده ایم ما، به جز از موی و روی یار

حاصل ز رفت و آمد لیل و نهار نیست


خندید صبح بر من و بر انتظار من

زین بیشتر ز خوی توام انتظار نیست


دیشب لبش چو غنچه تبسم به من نمود

اما چه سود زانکه به یک گل بهار نیست


فرهاد یاد باد که چون داستان او

شیرین حکایتی ز کسی یادگار نیست


ناصح مکن حدیث که صبر اختیار کن

ما را به عشق یار ز خویش اختیار نیست


برخیز دلبرا که در آغوش هم شویم

کان یار یار نیست که اندر کنار نیست


امید شیخ بسته به تسبیح و خرقه است

گویا به عفو و لطف تو امیدوار نیست


بر ما گذشت نیک و بد، اما تو روزگار

فکری به حال خویش کن این روزگار نیست


بگذر ز صید و این دو سه مه با عماد باش

صیاد من بهار که فصل شکار نیست


عماد خراسانی

۹۳/۱۲/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران