هم‌قافیه با باران

من که یک روز بعد یک عمر در خود نهفتن

سه شنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ب.ظ

من که یک روز
بعد یک عمر در خود نهفتن
پا نهادم به مهمانی باغ
طیف رنگین کمان در نگاهم
سبز، آبی، کبود، ارغوانی
نبض گلبرگ هایم پر از جاری عشق
-هم زمینی و هم آسمانی-
پر کشیدم به سمت شکفتن،
من که یک عمر
هم نفس با نسیم و نیایش
کارم این بود:
                  گل گفتن و گل شنفتن،
حال در این خزانسالی خشک
-موسم سرد در خویش خفتن-
هیچ می دانی ای دوست
دفتر خاطراتم پر از چیست؟
ها!
شعرهایی برای نخواندن
حرف هایی برای نگفتن!.

محمّدرضا روزبه

۹۵/۰۳/۱۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران