هم‌قافیه با باران

هرکجا قصه عشقی ست بیان دل ماست

جمعه, ۲۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ

هرکجا قصه عشقی ست بیان دل ماست
هر کجا شعله آهی ست نشان دل ماست

هر کجا زخمه سازی ست شکایت از توست
هر کجا ناله نایی ست فغان دل ماست

هر کجا دربدری مانده به ره در پی توست
هر کجا بار غمی مانده از آن دل ماست

هر کجا گونه زردی ست ز هجر رخ توست
هر کجا ضجه حزنی ست زبان دل ماست

هر کجا تیر بلایی ست پیش غمزه توست
جای آن ناوک دلدوز میان دل ماست

هر کجا معتکفی هست پناه در توست
طاق میخانه تو بست امان دل ماست

سال ها راز دل خویش به شب گفتم و بس
ز آن سبب مرغ سحر مرثیه خوان دل ماست

حرمت خون دل خلق ندارد چشمت
فتنه ها کرد و پی غارت جان دل ماست

گفته بودی که صبوری کنم و دم نزنم
این همه صبر نه در حد توان دل ماست

نرگس از باده چشم تو به مستی رقصد
لاله داغ به دل ، دل نگران دل ماست

بی خبر از دو جهان مست شراب ازلیم
عالم بی خبری طرفه جهان دل ماست

ارفعا شمع طرب گر شده خاموش چه غم
نور بخش فلکی نورفشان دل ماست

ارفع کرمانی

۹۵/۰۹/۲۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران