هم‌قافیه با باران

پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست

سه شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۲۰ ب.ظ

پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست

پشت پرچین من این سو همه اش ویرانی ست


انفرادی شده سلول به سلول تنم

خود من در خود من در خود من زندانی ست


دست های تو کجایند که آزاد شوم؟

هیچ جایی به جز آغوش تو دیگر جا نیست


ابرها طرحی از اندام تو را می سازند

که چنین آب و هوای غزلم بارانی ست


شعر آنی ست که دور لب تو می گردد

شاعری لذت خوبی ست که در لب خوانی ست


دوستت دارم اگر عشق به آن سختی هاست

دوستم داشته باش عشق به این آسانی ست !


حسین جنت مکان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران