هم‌قافیه با باران

-کنار پنجره- باران شدید تر شده است!

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۲۷ ق.ظ

-کنار پنجره-
باران شدید تر شده است!
دوباره ابر سیاهی که آسمان را برد!
-کبوتری که زمین خورد و افسری آمد،
تصادفی که کروکی نداشت... اما مرد!

-هوای سرد اتاقی که...
پنجره باز است!
-نگاه بی رمق این بخاری کهنه!
-صدای بوق پرادو،
برو جلو پیکان!
و راه رفتن سخت سواری کهنه...

-در انتظار خبرهای تازه ی اخبار
-در انتظار خودم در مسیر آینده
-صدای پای پسر بچه ای که در سرما،
شده دچار تب گریه با تب خنده

-غذای دیشب و هضم سریع نا معقول
به زور قرص و پیاپی کشیدن سیگار
-رمان تازه ی تلخی که دوستش دارم
دوباره بازی هنجارهای نا هنجار!

-دوباره نقطه سر خط اول و آخر!
سکوت مشترک مورد نظر...
خاموش!
و انتظار من از پشت گوشی همراه
دوباره لحن زنی با همان تشر!
خاموش...

سکانس بعد و همان پنجره همان تصویر...
-چراغ قرمز و این ساعت ترافیکی
و رقص خاطره های تو در فضای اتاق
من و توهم آن بوسه های ماتیکی!

سکانس آخر و فکر (کجای این شهری؟!)
-هوای سرد اتاق و بخاری بی جان!
خدا کند که... نه...
باران شدید تر شده است!
پلان آخر و تنهایی و من و...
-پایان!

سید محمدرضا طباطبایی

۹۶/۰۱/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران