هم‌قافیه با باران

گرگ شد میش زبان بسته که نازش کردیم

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۴۶ ق.ظ

گرگ شد میش زبان بسته که نازش کردیم
غسل در جاری خون کرد، نمازش کردیم

چنگ انداخت به آهنگ همایونی عشق
رقص بسمل به بد آهنگی سازش کردیم

خلعت عرشی عشقی که حقیقت کیش است
فرش در زیر قدم های مجازش کردیم

خوی شب پایی ما عصمت این مزرعه بود
خوابمان آمد و تسلیم گرازش کردیم

از تمنای رهایی به قفس افتادیم
دام ما بال و پری بود که بازش کردیم

تلخی محنت ما قصه ی کوتاهی بود
ما صبورانه کشیدیم و درازش کردیم


سید حسن حسینی

۹۴/۰۲/۱۲
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران