هم‌قافیه با باران

۲ مطلب با موضوع «شاعران :: حمید صفاریان ـ اثیرالدین اخسیکتی» ثبت شده است

ای شمع زردروی که در آب دیده ای
سرخیل عاشقان مصیبت رسیده ای
 
فرهاد وقت خویشی ، میسوز و میگداز
تا خود چرا ز صحبت شیرین بریده ای
 
یک شب سپند آتش هجران شوی چه باک
شش مه جمال وصل نه آخر تو دیده ای
 
یاری بباد داده ای ارنه چرا چو من
بدرنگ و اشکبار و نزار و خمیده ای
 
آنرا که نور دیده گمان برده ای تو خود
دائم در آب دیده از آن نور دیده ای

مرغی چنین شگرف که در حدخود توئی
پروانه را به هم نفسی چون گزیده ای

اثیر الدین اخسیکتی

۰ نظر ۲۵ فروردين ۹۶ ، ۲۲:۲۲
هم قافیه با باران

از بس کشیدم بار غم درکاروانی بی جرس

وامانده ام ای ساربان امشب به فریادم برس

 

عشقی که ازآن سوختم چون شمع برمیثاق تو

ای بی وفا درحیرتم نامش چرا خواندی هوس

 

این ناله های هرشبم چون تازیان برکوی تو

سودی ندارد ماه من دیگر فتادم ازنفس

 

خال سیه داری ولی محبوس درکنج لبت

ای کاش برما بشکنی روزی حصار این قفس

 

این خانه کز رخسار او دیگرندارد رنگ و بو

آتش سزا باشد براویارب بسوزانش چوخس

گفتم که ازمژگان توتیری فروشد بردلم

گفتا مراتقصیرچیست خودآمدى درتیررس

 

گفتی که روزی میرسم بر التیام زخم تو

تعجیل کن ای ماه رو افتاد سهراب از فرس


حمید صفاریان

۱ نظر ۰۷ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۱۲
هم قافیه با باران
هم قافیه با باران