هم‌قافیه با باران

امشب چه واژه های پریشانی پر کرده اند صفحه ی دفتر را
بر موج گریه راه می اندازند انبوه رنج های شناور را

بغضم شکست آینه را امشب از بس مرا به روی خودم آورد
درمانده ام چه کار کنم حالا این دردهای چند برابر را

خوابیده است ساعت دیواری؛ ای غم چقدر خوب که بیداری
این جا دوباره شب شده می بینم یادت نرفته وقت مقرر را

انگار پشت کرده به من حتی عکسی که روی سینه ی دیوار است
سر رفته است حوصله ش از من طاقت ندارد این منِ دیگر را

تنهایی ام تمام جهانم بود در کنج این اتاق پر از خلوت
تنهایی عزیز تو هم رفتی؟ لطفاً ببند پشت سرت در را...


سیده تکتم حسینی
۹۴/۰۶/۰۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران