هم‌قافیه با باران

ای در آمیخته با هر کسی از راه رسید

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ب.ظ

ای در آمیخته با هر کسی از راه رسید

می توان از تو فقط دور شد و آه کشید


پرچم صلح برافراشته ام بر سر خویش

نه یکی، بلکه به اندازه موهای سفید


سال ها مثل درختی که دَم نجاری است

وقت روشن شدن ارّه وجودم لرزید


ناهماهنگی تقدیر نشان داد به من

به تقاضای خود اصرار نباید ورزید


شب کوتاه وصالت به گمان شد سپری

دست در زلف تو نابرده دو تا صبح دمید


من از آن کوچ که باید بروی کشته شوی

زنده برگشتم و انگیزه پرواز پرید


تلخی وصل ندارد کم از اندوه فراق

شادی بلبل از آن است که بو کرد و نچید


مقصد آن گونه که گفتند به ما، روشن نیست

دوستان نیمه راهید اگر، برگردید!


کاظم بهمنی

۹۳/۱۰/۲۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران