باران لحظه های پر از خشکـسالـیام!
پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ب.ظ
باران لحظه های پر از خشکـسالـیام!
احساس آبیِ غزلِ احتمالـیام!
در این اتاق یک_دو_سه متری م ، دلخوشم
با رنگ آسمانی ِ گلهای قالـیام
تا کی صدای آمدنت طول می کشد؟
پیغمبر قبیله! امام اهالـیام!
وقتی غروب می شود و گریه می کنی
آیا نمی شود به نگاهت بـمالـیام
دنبال ارتفاع ِ خودم آمدم، اگر
اطراف گیوه های تو در این حوالـیام
ای رمز جدول همه ی "جمعه نامه ها "
تنها جواب آینه های سوالیام!
یک روز هم اذان ترا پخش می کنند
از پشت بام حنجره های بلالـیام
تو لهجه ی زبان خدایی و من ولی
از پایه ریز های زبانهای لالیام
حالا کنار چشم تو لکنت گرفته ام
من دوستدالمت تو بگو دوست دالیام؟
علی اکبر لطیفیان
۹۵/۰۲/۳۰