هم‌قافیه با باران

بگیر از دستم تکه های جانم را

جمعه, ۱۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۲:۴۰ ق.ظ

بگیر از دستم تکه های جانم را
و آخرین غزل مانده در دهانم را
 
و از وجود من این درد کهنه را بردار
که می فشارد تا مغز استخوانم را
 
از آن نگاه غریبت بساز آینه ای
که عاشقانه کند وسعت جهانم را
 
سپس به دست خودت بشکن و به دستانم
بریز سهم تو از سهم آسمانم را -
 
بریز چشمانم را ،بریز قلبم را
بریز روح غم انگیز واژگانم را
¤
بریز تا لبریز از تمامشان باشم
که دستهای تو را،اوج داستانم را
 
بگیرم آه! و شاید هم عاشقت بشوم
بگیرم آه! و شاید هم آشیانم را
 
بسازم اینجا با تو کنار این دیوار
بسازم اینجا با تو،دل جوانم را-
 
به دست تو بسپارم که از تمام جهان
فقط بگیرم با نبض تو زمانم را
 
فقط بگیرم با نبض تو زمانم را
بگیری از دستم تکه های جانم را...

نغمه مستشار نظامی

۹۵/۰۷/۱۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران