هم‌قافیه با باران

تا اخرین قدم که توان دارم

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۵:۴۶ ب.ظ

تا اخرین قدم که توان دارم
صبحی که چند ثانیه جان دارم

چون روز اولی که تو را دیدم
در چشم جاری ات جریان دارم

با اینکه " تو" هنوز "شما" بودی
گفتم چقدر دوستتان دارم!

تا آمدی که دل بکنی دیدی
در چشم خود چه ترسی از آن دارم...

گفتی:"اگر به من نرسی... آنوقت..."
گفتم : "نترس ! مرثیه خوان دارم!"

بعد از تو هر که دیده مرا گفته
چشمی به راه تو نگران دارم...

عادت نکرده ام به تو، می بینی؟
وقت قرارمان، هیجان دارم...

تنها پی ِ مسافرتم با تو
در خانه ام اگر چمدان دارم!

عبدالمهدی نوری

۹۵/۰۸/۱۸
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران