هم‌قافیه با باران

تهران شبیه هرشب دیگر سیاه بود

دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۲۵ ق.ظ

تهران شبیه هرشب دیگر سیاه بود
در آرزوی خنده ی کمرنگ ماه بود

تهران قصیده ای که نفس گیر و پرملال
تهران خطابه ای که پر از اشتباه بود

این سوی شهر خنده ی تلخی به خون نشست
آن سوی شهر اشک کسی قاه قاه بود

تصویر پرتردد این شهر راه راه
لبخند سرخ دخترکی سر به راه بود

وقتی گدای کوچه کمی دود می گرفت
تا مدتی برای خودش پادشاه بود

اقلیم پادشاهی این شاه پاره وقت
بن بست کوچه تا به سر چارراه بود

از دختر و گدا چقدر حرف می زنم
آن بی گناه دختر این بی پناه بود

یک کارمند شعر مرا خواند و پاره کرد
بر کاغذی نوشت که : رد شد ...سیاه بود

آرش شفاعی

۹۵/۱۱/۱۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران