هم‌قافیه با باران

تویِ شیرینی، تو اول! قند، دوم می‌شود

شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ب.ظ

تویِ شیرینی، تو اول! قند، دوم می‌شود

مزه ی سوهان اعلا پیش تو گم می‌شود

 

بین قُطاب و گز و نُقلِ محلی ساده است

حدس اینکه ....................چندم میشود 

 

روزها رد می‌شود، چشمت شرابی کهنه‌تر

پلکهایت کم کَمک تبدیل به خُم می‌شود

 

هر کجا ساکن شوی در نقشه، مانند شمال

جمعیت آنجا گرفتار تراکم می‌شود

 

چشم بسته، هر کسی بویت کند توی سرش

باغهای پرگُلِ قمصر تجسم می‌شود 


ماه را جای تو می گیرم نمی دانم چرا

اینقدر این روزها سوءتفاهم می شود!

 

 دود کن اسپند را، چشم حسود از دیدنت

شورِ شور، اصلا دو تا دریاچه‌ی قم می‌شود


 وقتِ شرعی، لطف کن از پیش مسجد رد نشو 

موجبات سستیِ ایمان مردم می‌شود


 وسوسه یعنی تو! شالیزار هم یعنی بهشت

بیخودی آدم دچار سیب و گندم می شود...


** اگر نام شاعر را می دانید به ما اطلاع دهید. با تشکر

۹۳/۰۸/۱۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران