هم‌قافیه با باران

دو چشم غم زده ام را به کار میگیرم

چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ب.ظ

دو چشم غم زده ام را به کار میگیرم
به اشک از سرت امشب غبار میگیرم

بدون پلک زدن خیره ام به صورت تو
چقدر کار از این چشم تار میگیرم

اگر چه روی تنم جای پای پاییز است
بیا کنار تو بوی بهار میگیرم

همین که دیدمت از یاد رفت هر چه که بود
همین که دیدمت اصلا قرار میگیرم

به میوه های ترک خورده اعتنا نکنند
ولی من از لب خشک تو بار میگیرم1

برای آبله هایم دوا همین کافی است
که بوسه را ز لبت آبدار میگیرم

بنای کاخ یزید از صدای من لرزید
به تیغ ناله دم ذوالفقار میگیرم

در این خرابه منم روبروی لشکر شام
به آه از همه راه فرار میگیرم

به اشک دیده خود شسته ام غبار سرت
شهید می شوم آرام در کنار سرت

حسین صیامی


1- فَوَضَعَت فَمُّها عَلی فَمِّهِ
پس لبهایش را روی لبهای پدر گذاشت

۹۵/۰۸/۲۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران