هم‌قافیه با باران

دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست!

سه شنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۱:۰۲ ق.ظ

دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست!

این چندمین شب است که خوابم نبرده است!

رویای«تو»مقابل«من»گیج و خط خطی

در جیغ جیغ گردش خفاش های پست

رویای«من»مقابل«تو»-تو که نیستی-

{دکتر بلند شد و مرا روی تخت بست}

دارم یواش یواش .....که از هوش می ر...ر...

پیچیده توی جمجمه ام هی صدای دست

هی دست ،دست می کنی و من که مرده ام

مردی که نیست،خسته شده از هر آنچه هست

یا علم...یا عقل...و یا یک خدای خوب....

-«باید چه کار کرد تو را هیچ چی پرست؟»

من از ...کمک!...همیشه ...کمک...خسته تر...کمک!!!

{مامان یواش آمد و پهلوی من نشست}

-«با احتیاط حمل شود که شکستنییی.....»

یکهو جیرینگ!بغض کسی در گلو شکست!



مهدی موسوی

۹۴/۰۱/۱۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران