هم‌قافیه با باران

سر زلفت به کناری‌ زن و، رخسار گشا!

جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۲۳ ق.ظ

سر زلفت به کناری‌ زن و، رخسار گشا!
تا جهان محو شود، خرقه کشد سوی‌ فنا

به سر کوی‌ تو ای‌ قبله‌ی‌ دل! راهی‌ نیست
ورنه هرگز نشوم راهی‌ وادی‌ّ «مِنا»

از صفای‌ گل روی‌ تو هر آن کس برخورد
بَر کَنَدْ دل ز حریم و، نکُند رو به «صفا»

طاق ابروی‌ تو محرابِ دل و جان من است
من کجا و تو کجا؟ زاهد و محراب کجا؟

ملحد و، عارف و، درویش و، خراباتی‌ و، مست
همه در امْرِ تو هستند و، تو فرمانفرما

خرقه‌ی‌ صوفی‌ و، جامِ می‌ و، شمشیر جهاد
قبله‌گاهی‌ تو و، این جمله همه قبله‌نما

رَسَم آیا به وصالِ تو که در جان منی‌؟
هجر روی‌ تو که در جان منی‌، نیست روا!

ما همه موج و، تو دریای‌ جمالی‌، ای‌ دوست!
موجْ دریاست، عجب آن که نباشد دریا!

امام خمینی

۹۵/۰۳/۱۴
هم قافیه با باران

نظرات  (۱)

۱۹ مهر ۹۶ ، ۲۳:۲۷ ایمان سلمانی
قشنگ و دلبرانه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران