هم‌قافیه با باران

عزت مبر در کار دل این لطف بیش از پیش را

يكشنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۸ ب.ظ

عزت مبردر کار دل این لطف بیش از پیش را
این بس که ضایع می‌کنی برمن جفای خویش را

لطفی که بد خو سازدم ناید به کار جان من
اسباب کین آماده کن خوی ملال اندیش را

هر چند سیل فتنه گر چون بخت باشد ور رسی
کشتی به دیوار آوری ویرانه درویش را

بر کافر عشق بتان جایز نباشد مرحمت
بی جرم باید سوختن مفتی منم این کیش را

عشقم خراش سینه شد گو لطف تو مرهم منه
گر التفاتی می‌کنی ناسور کن این ریش را

چون نیش زنبورم به دل گو زهر می‌ریز از مژه
افیون حیرت خورده‌ام زحمت ندانم نیش را

با پادشاه من بگو وحشی که چون دور از تو شد
تاریخ برخوان گه گهی خوبان عهد خویش را


وحشی بافقی

۹۴/۰۶/۰۱
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران