هم‌قافیه با باران

قسمت به مثقال است، حسرت به خروار است

دوشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۳:۵۵ ب.ظ

قسمت به مثقال است، حسرت به خروار است
پس واقعیت داشت: انسان زیان‌کار است

باری به راحت رفت، باری کراهت رفت
هربار می‌گفتم این آخرین بار است

کاری به باری نیست، وقتی عیاری نیست
گردانِ کوران را یک‌چشم سردار است

گاهی که لبخندی‌ست، دامی‌ست، ترفندی‌ست
از چیدنش بگذر، گل طعمه خار است

در امتدادِ باد بیدی خمید و گفت:
من روسیاهم، آه، حق با سپیدار است

حق با جماعت نیست، حتی اگر بسیار
بسیار ناچیز است، ناچیز بسیار است

همساز شو با درد، بگذار و بگذر، مرد
در موضعِ بهتان انکار اقرار است...



از گریه آکنده، چشمم به فرداها‌ست
بیدار می‌مانم، شب نیز بیدار است

از کف نخواهم داد این آخرین دژ را
«پایانِ تنهایی آغازِ بازار است»


امید مهدی نژاد

۹۴/۰۱/۰۳
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران