هم‌قافیه با باران

قصه‌ی می خوردن شبها و گشت ماهتاب

سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ب.ظ

قصه‌ی می خوردن شبها و گشت ماهتاب 
هم حریفان تو می‌گویند پیش از آفتاب 
آگهم از طرح صحبت تا شمار نقل بزم 
گر نسازم یک به یک خاطر نشانت بی حساب 
مجلسی داری و ساغر می‌کشی تا نیمشب 
روز پنداری نمی‌بینیم چشم نیمخواب 
باده گر بر خاک ریزی به که در جام رقیب 
می‌خورد با او کسی حیف از تو و حیف از شراب 
وحشی دیوانه‌ام در راستگوییها مثل 
خواه راه از من بگردان خواه رو از من بتاب


وحشی بافقی

۹۳/۱۱/۰۷
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران