هم‌قافیه با باران

می خواستم آشفته نباشد حرکاتم

پنجشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۱۴ ق.ظ

می خواستم آشفته نباشد حرکاتم
وارد شد و لرزید ستون فقراتم

وارد شد وجان یک نفس ازکالبدم‌ رفت
داده‌است ولی وعده‌ی یک بوسه، نجاتم

با نذرونیازم اگراز راه‌ می‌آمد
از دست نمی‌رفت حساب صلواتم

این‌شدّت شیرین،هیجان‌دررگم‌ا‌نداخت
درچای،چه‌ها ریخته‌ای جای نباتم؟

اینقدرمشوخیره به ساعت‌ مچی‌ات،باز
بنشین نفسی شعربخوان،مست صداتم

دروازه‌‌ی آغازِ تمام ِ‌‌کلماتی
من پنجره‌ی بسته‌ی آن ‌سوی حیاتم

شرمنده‌ام ازاین‌‌همه احساس ِ‌نگفته
تا شعرشود، ‌‌دست ببردرکلماتم

آرش شفاعی

۹۵/۰۸/۰۶
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران