هم‌قافیه با باران

می خواهی با انگشتانم روی تنت نقاشی کنم

دوشنبه, ۲۵ اسفند ۱۳۹۳، ۰۸:۰۹ ب.ظ

می خواهی با انگشتانم

روی تنت نقاشی کنم

بعد توی آینه نشانت دهم

که در بهشت ایستاده ای

با سیبی گاز زده ؟

می شود اگر دستم خط خورد

از اول شروع کنم ؟

اصلاً می شود از بهشت برویم

تا ببینی چیزی کم نیست ؟


می خواهی با چشمهام

تو را نفس بکشم

که دلت بریزد و لبهات بلرزد ؟


می خواهی کف دستت را بو کنم

ببینم بوی کدام گیاه کمیاب

در سرم می پیچد امروز ؟


می خواهی بنشینی توی بغلم

که برات کتاب بخوانم ؟

می شود آرام بنشینی و گوش کنی ؟

می شود آنقدر نفسهات نریزد روی گردنم ؟

آه

می شود دیگر کتاب نخوانیم ؟


می شود آنقدر بوسم کنی

که یادم برود دلم چی می خواست ؟


عباس معروفی

۹۳/۱۲/۲۵
هم قافیه با باران

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
هم قافیه با باران